وال استریت می خواهد در DeFi شرکت کند. راهی برای محقق کردن آن
سالها، مالیات غیرمتمرکز یا “DeFi” در محافل مالی سنتی به عنوان چیزی بیشتر از یک کازینوی سفتهبازانه، بیمعنی و بالقوه بیثباتکننده تلقی میشد. اما این برداشت به سرعت در حال تغییر است....
سالها، مالیات غیرمتمرکز یا “DeFi” در محافل مالی سنتی به عنوان چیزی بیشتر از یک کازینوی سفتهبازانه، بیمعنی و بالقوه بیثباتکننده تلقی میشد. اما این برداشت به سرعت در حال تغییر است. صندوقهای تامینی در حال آزمایش با استخرهای نقدینگی بلاکچینی هستند، مدیران دارایی بزرگ در حال آزمایش تسویه حساب بلاکچینی هستند و شرکتهای خزانهداری داراییهای دیجیتال (DAT) که به دنبال استراتژی بسیار موفق ترازنامه بیتکوین هستند، به DeFi روی آوردهاند تا بازده ایجاد کنند و ارزش را به سرمایهگذاران بازگردانند. علاقه وال استریت دیگر فرضی نیست. در حال حاضر، برآورد میشود که قرارگیری نهادی در DeFi حدود ۴۱ میلیارد دلار است، اما انتظار میرود که این عدد افزایش یابد: EY تخمین میزند که ۷۴٪ از مؤسسات در دو سال آینده با DeFi درگیر خواهند شد.
این روند نشاندهنده یک روند کلانتر است: موسسات مالی سنتی شروع به دیدن DeFi نه به عنوان یک مرز پرخطر، بلکه به عنوان زیرساخت قابل برنامهریزی میکنند که میتواند بازارها را مدرن کند. جذابیت این موضوع دو جنبه دارد. اول، بازده است: جوایز استیکینگ بومی، خزانهداریهای توکنشده و استراتژیهای نقدینگی زنجیرهای که میتوانند سرمایههای بلااستفاده را به داراییهای مولد تبدیل کنند، چیزی که تنها به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد خود تکنولوژی ممکن است. دوم، افزایش کارایی است: تسویه حساب در زمان واقعی، قابلیت اثبات ورشکستگی، و تطابق خودکار که به طور مستقیم در کد گنجانده شده است.
اما تنها شور و اشتیاق نمیتواند دیفای را به جریان اصلی مالی وارد کند. برای اینکه نهادها به طور گسترده مشارکت کنند و برای اینکه ناظران احساس راحتی کنند، قوانین مشارکت باید تغییر کند. چالش این نیست که دیفای را به دستههای سنتی تطبیق دهیم، بلکه باید نقاط قوت منحصر به فرد آن را شناسایی کنیم: بازده قابل برنامهریزی، رعایت قوانین که در کد اعمال میشود و سیستمهای تسویه که در زمان واقعی عمل میکنند.
چرا نهادها توجه میکنند
برای سرمایهگذاران نهادی، جذابترین نکته مستقیماً مربوط به بازده است. در یک محیط با حاشیه کم، چشمانداز تولید بازدههای افزایشی اهمیت دارد. یک نگهبان ممکن است داراییهای مشتری را به سمت یک قرارداد برنامهپذیر مانند “یرقه” کریپتو هدایت کند که پاداشهای استیکینگ یا استراتژیهایLiquidity زنجیرهای را ارائه میدهد. یک مدیر دارایی میتواند صندوقهای توکنشدهای طراحی کند که استیبل کوینها را به سمت یرقههای اوراق خزانه توکنشده هدایت کند. یک شرکت عمومی که داراییهای دیجیتال را در ترازنامه خود نگه میدارد ممکن است این داراییها را به استراتژیهای دیفای اختصاص دهد تا بازدهای در سطح پروتکل کسب کند و ذخایر بلااستفاده را به یک موتور برای ارزش سهامداران تبدیل کند.
فراتر از بهره، زیرساخت دیفای کارایی عملیاتی را ارائه میدهد. قوانین مربوط به محدودیتهای تمرکز، صفهای برداشت یا صلاحیت پروتکل میتوانند مستقیماً در کد نوشته شوند، که وابستگی به نظارت دستی و تطبیق پرهزینه را کاهش میدهد. افشای ریسکها میتواند بهصورت خودکار و نه از طریق گزارشهای سهماهه تولید شود. این ترکیب از دسترسی به اشکال جدید بهره و کاهش اصطکاک در انطباق، توضیح میدهد که چرا وال استریت بهطور فزایندهای هیجانزده است.
رعایت به عنوان یک ویژگی فنی
از نظر مقرراتی، موضوع اصلی رعایت قوانین است. در نظام مالی سنتی، رعایت قوانین معمولاً به گذشته نگاه میکند و بر اساس سیاستها، گواهیها و حسابرسیها ساخته میشود. در دیفای، رعایت قوانین میتواند به طور مستقیم در محصولات مالی مهندسی شود.
قراردادهای هوشمند، نرمافزارهای خوداجرایی که پایهگذار مالی غیرمتمرکز (DeFi) هستند، میتوانند بهطور خودکار محدودیتها را اجرا کنند. یک قرارداد ممکن است اجازه مشارکت را فقط به حسابهای تأیید شده با فرآیند شناسایی مشتری (KYC) بدهد. این قرارداد میتواند برداشتها را متوقف کند اگر نقدینگی زیر یک آستانه بیفتد، یا در زمان ظهور جریانهای غیرعادی هشدارهایی را فعال کند. به عنوان مثال، خزانهها میتوانند داراییها را به استراتژیهای از پیش تعیین شده با این نوع حفاظتها هدایت کنند: لیستگذاری پروتکلهای تأیید شده، اجرای سقفهای قرار گرفتن در معرض، یا اعمال محدودیت در برداشت. تمام این موارد در حالی که برای کاربران و ناظران در زنجیره شفاف است، انجام میشود.
نتیجه عدم وجود انطباق نیست، بلکه تبدیل آن به چیزی قابل تأیید و در زمان واقعی است. ناظران، حسابرسان و طرفهای مقابل میتوانند موقعیتها و قوانین را در زمان واقعی بررسی کنند به جای اینکه به افشاگریهای پسازواقع تکیه کنند. این یک تغییرات اساسی است که نهادهای نظارتی باید از آن استقبال کنند، نه اینکه در برابر آن مقاومت کنند.
محصولات ایمنتر، طراحی هوشمندتر
منتقدان استدلال میکنند که دیفای ذاتاً پرخطر است و به مواردی از اهرمسازی، هکها و ناکامیهای پروتکل اشاره میکنند. این انتقاد زمانی اعتبار دارد که پروتکلها تجربی یا بدون حسابرسی باشند. اما زیرساخت قابل برنامهریزی میتواند به طرز پارادوکسیکالی با محدود کردن رفتار از ابتدا، ریسک را کاهش دهد.
به یک بانک که خدمات استیکینگ ارائه میدهد فکر کنید. به جای اتکا به تصمیمات اختیاری مدیران، میتواند معیارهای انتخاب تأییدکننده، محدودیتهای Exposure و برداشتهای شرطی را در کد تعبیه کند. یا به یک مدیر دارایی که یک صندوق توکنشده را ساختاردهی میکند نگاه کنید: سرمایهگذاران میتوانند بهصورت بلادرنگ ببینند که چگونه استراتژیها پیادهسازی میشوند، چگونه هزینهها جمعآوری میشوند و چه بازدهی تولید میشود. این ویژگیها در وسایل سنتی تجمعی غیرممکن است.
نظارت همچنان ضروری است، اما وظیفه نظارتی تغییر میکند. نهادهای ناظر دیگر محدود به بررسی انطباق کاغذی پس از وقوع نیستند؛ بلکه میتوانند استانداردهای کد و یکپارچگی پروتکلها را به طور مستقیم بررسی کنند. اگر به درستی انجام شود، این تغییر مقاومت سیستمیک را تقویت کرده و هزینههای انطباق را کاهش میدهد.
چرا دسترسی به FedNow حیاتی است
راهاندازی سیستم پرداخت لحظهای FedNow توسط فدرال رزرو در سال ۲۰۲۳ نشاندهندهی آنچه در معرض خطر است، میباشد. به مدت چند دهه، تنها بانکها و تعداد محدودی از نهادهای دارای مجوز قادر به اتصال مستقیم به زیرساخت تسویهی مرکزی فدرال رزرو بودهاند. دیگران باید از طریق واسطهها اقدام کنند. امروز، شرکتهای رمزنگاری نیز به طرز مشابهی کنار گذاشته شدهاند.
این موضوع اهمیت دارد زیرا مالی غیرمتمرکز (DeFi) نمیتواند به مقیاس نهادی دست یابد مگر اینکه به سیستم دلار ایالات متحده متصل شود. استیبلکوینها و سپردههای توکنیزهشده بهترین عملکرد را دارند اگر بتوانند بهطور مستقیم و در زمان واقعی به دلار تبدیل شوند. بدون دسترسی به FedNow یا حسابهای اصلی، پلتفرمهای غیربانکی باید به بانکهای همکار یا ساختارهای خارج از کشور اتکا کنند، ترتیبی که هزینهها را اضافه، تسویه را کند و خطراتی را که مقامات نظارتی بیشتر نگران آن هستند افزایش میدهد.
زیرساختهای برنامهپذیر میتوانند دسترسی به FedNow را ایمنتر کنند. یک صادرکننده استیبلکوین یا محصول خزانهداری DeFi که به FedNow متصل باشد، میتواند قوانین بیشوثیقه، حاشیههای سرمایه و محدودیتهای AML/KYC را مستقیماً در کد اعمال کند. بازخریدها میتوانند به انتقالات فوری FedNow مرتبط شوند و اطمینان حاصل کنند که هر توکن زنجیرهای ۱:۱ با ذخایر مطابقت دارد. ناظران میتوانند به صورت پیوسته توانگری مالی را تایید کنند و نه فقط از طریق تأییدیههای دورهای.
بنابراین، رویکردی سازندهتر، دسترسی مبتنی بر ریسک است. اگر یک پلتفرم بتواند از طریق قراردادهای قابل حسابرسی نشان دهد که ذخایر بهطور کامل تضمین شدهاند، کنترلهای ضد پولشویی (AML) مداوم هستند و برداشتها بهطور خودکار در مواقع فشار محدود میشوند، میتوان گفت که این پلتفرم ریسک عملیاتی کمتری نسبت به ساختارهای غیر بانکی غیرشفاف امروزی دارد. راهنماییهای خود فدرال رزرو در سال 2022 برای دسترسی به حساب بر شفافیت، یکپارچگی عملیاتی و ایمنی سیستمی تأکید دارد. سیستمهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) بهدرستی طراحیشده میتوانند به هر سه این الزامات پاسخ دهند.
یک ضرورت رقابتی
None
حوزههای قضایی دیگر منتظر نیستند. اگر نهادهای تنظیمگر ایالات متحده رویکردی انحصاری اتخاذ کنند، شرکتهای آمریکایی در خطر از دست دادن موقعیت خود به رقبای جهانیشان هستند. این میتواند نه تنها به معنای یک عدم برتری رقابتی برای وال استریت باشد، بلکه یک فرصت از دست رفته برای نهادهای تنظیمگر آمریکایی است تا استانداردهای بینالمللی نوظهور را شکل دهند.
قول دیفای این نیست که نظارت را دور بزند، بلکه آن را کدگذاری میکند. برای نهادها، دسترسی به اشکال جدیدی از سود، کاهش هزینههای عملیاتی و شفافیت بیشتر را ارائه میدهد. برای ناظران، این امکان نظارت در زمان واقعی و تقویت ایمنیهای سیستمی را فراهم میکند.
وال استریت میخواهد وارد شود. فناوری آماده است. آنچه باقی مانده، این است که سیاستگذاران چارچوبی را فراهم کنند که به مؤسسات اجازه دهد به طور مسئولانه مشارکت کنند. اگر ایالات متحده رهبری کند، میتواند اطمینان حاصل کند که دیفای به عنوان ابزاری برای ثبات و رشد به جای سفتهبازی و شکنندگی تکامل یابد. اگر عقب بماند، دیگران قوانین را تعیین خواهند کرد و از منافع آن بهرهبرداری خواهند کرد.