چرا سرمایهگذاری اموال رمزی برای سبد سرمایههای نهادی بعدی است؟
کلاسه های جدید دارایی با فرمان ظاهر نمی شوند — بلکه زمانی که اندازه، نوسان و شرکت کنندگان متنوع به هم می پیوندند، به وجود می آیند. زمانی که این اتفاق بیفتد، مجموعه ای از ریسک ها و پاداش ها به قدری...
کلاسه های جدید دارایی با فرمان ظاهر نمی شوند — بلکه زمانی که اندازه، نوسان و شرکت کنندگان متنوع به هم می پیوندند، به وجود می آیند. زمانی که این اتفاق بیفتد، مجموعه ای از ریسک ها و پاداش ها به قدری مهم، پویا و به شدت مورد معامله قرار می گیرد که نمی توان آن را نادیده گرفت. در این نقطه است که سرمایه گذاران دیگر آن را به عنوان ویژگی بازار نمی بینند و شروع به شناسایی آن به عنوان یک کلاس دارایی می کنند.
استیکینگ به آن نقطه نزدیک میشود.
مقیاس غیرقابل انکار است. بیش از نیم تریلیون دلار دارایی در شبکههای اثبات سهام سرمایهگذاری شده است. فقط اتریوم بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار را به خود اختصاص میدهد، در حالی که سولانا، آوالانچ و دیگران به این پایه اضافه میشوند. این دیگر سرمایه آزمایشی نیست. به حدی بزرگ است که میتواند از نقدینگی، استراتژیهای حرفهای و در نهایت نوعی محصولات ثانویه که تنها زمانی شکل میگیرند که یک اکوسیستم عمیق باشد، حمایت کند.
نوسانات به وضوح نمایان است. بازدههای استیکینگ به گونهای حرکت میکنند که اهمیت دارد. جوایز سولانا در یک سال گذشته بین ۸٪ تا ۱۳٪ متغیر بودهاند. صفهای خروج اتریوم، که یک حفاظ ساختاری برای ثبات شبکه هستند، تحت شرایط کنونی به هفتهها کشیده شدهاند زیرا یک ارائهدهنده بزرگ استیکینگ از اعتباردهندگان خود خارج شده است. ریسکهای کاهش ارزش و زمان خرابی بر روی شوکهای منحصر به فرد لایهمالی میشود. این اصطکاکها ممکن است سرمایهگذاران را ناامید کنند، اما همچنین شرایطی برای پریمیای ریسک، ابزارهای هج و در نهایت ظهور بازارها ایجاد میکنند.
و سپس شرکتکنندگان وجود دارند. آنچه استیکینگ را جذاب میکند فقط اینکه چه کسانی درگیر هستند نیست، بلکه این است که چگونه اهداف متفاوت آنها آنها را به بازار سوق میدهد. ETPها و ETFها که تحت زمانبندیهای بازخرید قرار دارند، باید exposure استیکینگ را در داخل پنجرههای نقدینگی تعریفشده مدیریت کنند. خزانههای داراییهای دیجیتال در ارزش خالص دارایی رقابت خواهند کرد و به طور فعال ساختار پاداش استیکینگ را معامله خواهند کرد تا از معیارها پیشی بگیرند. استیکرهای خردهفروشی و دارندگان بلندمدت سمت دیگر نقدینگی را خواهند گرفت و آمادهاند که برای بازدههای بالاتر در صفهای ورودی و خروجی منتظر بمانند. صندوقها و سفتهبازان دیدگاههای جهتی درباره فعالیت شبکه و سطوح پاداش آینده خواهند داشت و در اطراف ارتقای پروتکل، دینامیکهای تأییدکننده یا افزایشهای استفاده معامله خواهند کرد.
زمانی که این نیروها با هم تعامل میکنند، کشف قیمت را ایجاد میکنند. با گذشت زمان، این است که بازارها را کارآمد میکند – و آنچه میتواند استیکینگ را از یک عملکرد پروتکلی به یک کلاس دارایی کامل تبدیل کند.
مسیر شروع به شباهت به مسیری میکند که درآمد ثابت زمانی طی کرده است. وامدهی به عنوان توافقهای دوجانبه و غیر نقدینگی آغاز شد. با گذر زمان، قراردادها به اوراق قرضه استاندارد شدند، ریسکها به اشکال قابل معامله بستهبندی شدند و بازارهای ثانویه رونق گرفتند. امروز، استیکینگ هنوز بیشتر به وامدهی خصوصی نزدیک است: شما سرمایه را به یک اعتبارسنج واگذار میکنید و منتظر میمانید. اما outlines یک بازار در حال شکلگیری است — محصولات مبتنی بر زمان، مشتقات بر پاداشهای استیکینگ، بیمه کاهش و نقدینگی ثانویه.
برای تخصیصدهندگان، این باعث میشود که استیکینگ بیش از یک منبع درآمد باشد. بازده آن توسط استفاده از شبکه، عملکرد اعتبارسنج و اداره پروتکل هدایت میشود – دینامیکهایی که از بتای قیمت ارزهای دیجیتال متمایز هستند. این موضوع درها را به روی تنوع واقعی باز میکند و در نهایت به نقشی دائمی در پرتفویهای نهادی منجر میشود.
استیکینگ به عنوان یک عملکرد فنی آغاز شد. اکنون در حال تبدیل شدن به یک بازار مالی است. و با اندازه، نوسانات و شرکت کنندگان که در حال حاضر در محل هستند، اکنون در آستانه چیزی بزرگتر قرار دارد: ظهور به عنوان یک کلاس دارایی واقعی.