چگونه شرکتهای خزانه داری داراییهای دیجیتال میتوانند اقتصاد بلاکچین را شکل دهند، صندوق هدج توضیح میدهد
شرکتهای خزانهداری رمزارزی که توکنها را انبار میکنند میتواند از پوششهای سفتهبازانه به موتورهای اقتصادی بلندمدت برای بلاکچینها تبدیل شوند، به اعتقاد رایان واتکینز، همبنیانگذار سینکراسی...
شرکتهای خزانهداری رمزارزی که توکنها را انبار میکنند میتواند از پوششهای سفتهبازانه به موتورهای اقتصادی بلندمدت برای بلاکچینها تبدیل شوند، به اعتقاد رایان واتکینز، همبنیانگذار سینکراسی کپیتال.
شرکتهای خزانهداری دارایی دیجیتال (DAT) شرکتهای سهامی هستند که برای جذب سرمایه به منظور خرید و مدیریت ارزهای دیجیتال در ترازنامههای خود فعالیت میکنند.
در ۲۳ سپتامبر پست وبلاگ و یک همراهی رشته واتکینز در توییتر گفت که DATها در حال حاضر حدود ۱۰۵ میلیارد دلار دارایی شامل بیتکوین، اتریوم و سایر ارزهای اصلی را در اختیار دارند، مقیاسی که تعداد کمی از فعالان بازار به طور کامل به آن توجه کردهاند.
ادعای اصلی او: تعداد کمی از این شرکتها ممکن است به اپراتورهای پایدار تبدیل شوند که به تأمین مالی، مدیریت و ساخت و ساز در شبکههایی که توکنهای آنها را در اختیار دارند، کمک میکنند.
فراتر از گمانهزنی
واتکینز گفت که توجه بیشتر بر روی دینامیکهای معاملاتی کوتاهمدت متمرکز شده است — حقایق نسبت به ارزش خالص داراییها، اعلامیههای جذب سرمایه و «توکن بعدی چیست» — که از جریان کلی غافل میشود.
او نوشت: “ما تصور میکنیم که DATهای منتخب به معادلهای سودآور و عمومی برای بنیادهای رمزنگاری تبدیل شوند، اما با وظایف گستردهتری برای اختصاص منابع مالی، راهاندازی کسبوکارها و شرکت در治理.”
زیرا برخی از DATها کنترل بخشهای معناداری از عرضه توکن را دارند، خزانهداری آنها میتواند بیشتر از خزانهداری باشد؛ آنها میتوانند اهرمهای سیاست و محصول در داخل اکوسیستمها باشند.
او به نمونههای بومی کریپتو اشاره کرد که در آنها مقیاس اهمیت دارد: در سولانا، ارائهدهندگان RPC و سازندگان بازار اختصاصی که بیشتر SOL استیک میکنند میتوانند به بهبود فرود معاملات و جذب اسپرد کمک کنند؛ در هایپرلیکوید، رابطهای کاربری که بیشتر HYPE استیک میکنند میتوانند هزینههای کاربران را کاهش دهند یا نرخهای پذیرش را افزایش دهند بدون اینکه هزینهها را افزایش دهند.
دسترسی به استخرهای بزرگ و دائمی داراییهای بومی میتواند به این کسبوکارها کمک کند تا خود را راهاندازی کرده و رشد کنند، او گفت.
پول برنامهپذیر، ترازنامههای تولیدی
واتکینز این نمایشها را با استراتژی فقط بیتکوینی MicroStrategy مقایسه کرد که عمدتاً مرتبط با ساختار مالی پیرامون یک دارایی غیرقابل برنامهریزی است.
او ادامه داد که در مقایسه، توکنها در پلتفرمهای قرارداد هوشمند — ETH، SOL، HYPE — قابل برنامهریزی هستند و میتوانند در زنجیره فعال شوند.
DATهایی که آنها را در اختیار دارند میتوانند برای دریافت کارمزد، تأمین نقدینگی، وامدهی، شرکت در حکمرانی و کسب «اجزای اکوسیستم» مانند اعتباردهندهها، گرههای RPC یا ایندکسگرها، خزانهها را به ترازنامههای تولیدکننده سود تبدیل کنند.
از نظر ساختاری، او پیروزی در DATها را به ترکیبی از مدلهای آشنا تشبیه کرد: سرمایه دائمی صندوقهای سرمایهگذاری بسته و REITها، رویکرد ترازنامهای بانکها و روحیه انباشتی Berkshire Hathaway.
آنچه آنها را متمایز میکند، او گفت، این است که بازدهها به ازای هر سهم در ارزهای دیجیتال افزایش مییابد و نه از طریق هزینههای مدیریت، که این وسایل را به بازیهای خالصتر بر روی شبکههای زیرین نزدیکتر میکند تا مدیران دارایی سنتی.
او استدلال کرد که ابزارهایی مانند سهام عادی، اوراق قابل تبدیل و اوراق ممتاز به DATها تأمین مالی انعطافپذیری میدهد تا ترازنامهها را گسترش دهند، در حالی که بازدههای زنجیرهای میتوانند به مدیریت آن تأمین مالی در طول زمان کمک کنند.
برندگان—و ریسکها
واتکینز هشدار داد که “نه همه DATها موفق خواهند شد.”
او انتظار دارد که بسیاری از خودروهای نسل اول – که بیشتر بر پایه مهندسی مالی و کمتر بر اساس اصول عملیاتی هستند – با نرمال شدن شرایط ناپدید شوند. با شدت گرفتن رقابت، او پیشبینی میکند که ادغامهایی صورت گیرد، آزمایشهایی با تأمین مالیهای بیشتر عجیب انجام شود و در برخی مواقع، حرکات بیمحابای ترازنامه ایجاد شود اگر حق بیمهها به تخفیف تبدیل شوند و فشار افزایش یابد.
به نظر او، بازماندگان کسانی خواهند بود که تخصیص سرمایه منظم را با مهارتهای عملی ترکیب کنند و جریانهای نقدی را به تجمع توکن، ساخت محصولات و گسترش اکوسیستم بازگردانند. “با گذشت زمان، بهترین مدیریتشدهها میتوانند به برکشایر هاتاویهای بلاکچینهای خود تبدیل شوند،” او نوشت.